loading...
موضوعات متنوع و جالب
آخرین ارسال های انجمن
unknown بازدید : 200 جمعه 10 آذر 1391 نظرات (0)

 

 

آورده‌اند که شیخ جنید بغدادی، به عزم سیر، از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او.پ

شیخ احوال بهلول را پرسید. گفتند: او مردی دیوانه است.

گفت: او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در
صحرایی یافتند. شیخ پیش او رفت و سلام کرد.

بهلول جواب سلام او را داد و پرسید: چه کسی هستی؟

عرض کرد: منم شیخ جنید بغدادی.

فرمود: تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد می‌کنی؟

عرض کرد: آری..

بهلول فرمود: طعام چگونه میخوری؟

عرض کرد: اول «بسم‌الله» می‌گویم و از پیش خود می‌خورم و لقمه کوچک برمی‌دارم، به طرف راست دهان می‌گذارم و آهسته می‌جوم و به دیگران نظر نمی‌کنم و در
موقع خوردن از یاد حق غافل نمی‌شوم و هر لقمه که می‌خورم «بسم‌الله» می‌گویم و در اول و آخر دست می‌شویم.

بهلول برخاست و دامن بر شیخ فشاند و فرمود: تو می‌خواهی که مرشد خلق باشی؟ در صورتی که هنوز طعام خوردن خود را نمی‌دانی.
سپس به راه خود رفت.

مریدان شیخ را گفتند: یا شیخ این مرد دیوانه است.

خندید
و گفت: سخن راست از دیوانه باید شنید و از عقب او روان شد تا به او رسید.

بهلول پرسید: چه کسی هستی؟

جواب داد:
شیخ بغدادی که طعام خوردن خود را نمی‌داند.

بهلول فرمود: آیا سخن گفتن خود را می‌دانی؟

عرض کرد: آری. سخن به
قدر می‌گویم و بی‌حساب نمی‌گویم و به قدر فهم مستمعان می‌گویم و خلق را به خدا و رسول دعوت می‌کنم و چندان سخن نمی‌گویم که مردم از من ملول شوند و دقایق علوم ظاهر و باطن را رعایت می‌کنم. پس هر چه تعلق به آداب کلام داشت بیان کرد.

بهلول گفت: گذشته از طعام خوردن، سخن گفتن را هم نمی‌دانی. سپس برخاست و برفت.

مریدان گفتند: یا شیخ دیدی این مرد
دیوانه است؟ تو از دیوانه چه توقع داری؟

جنید گفت: مرا با او کار است، شما نمی‌دانید.

باز به دنبال او رفت تا به او رسید. بهلول گفت از من چه می‌خواهی؟ تو که آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمی‌دانی، آیا آداب خوابیدن خود را می‌دانی؟

عرض کرد: آری. چون از نماز عشا فارغ شدم داخل جامه‌ خواب می‌شوم، پس آنچه آداب خوابیدن که از حضرت رسول (علیه‌السلام) رسیده بود بیان کرد.

بهلول گفت: فهمیدم که آداب خوابیدن را هم نمی‌دانی.
خواست برخیزد که جنید دامنش را بگرفت و گفت: ای بهلول من هیچ نمی‌دانم، تو قربه‌الی‌الله مرا بیاموز.

بهلول گفت: چون به نادانی خود معترف شدی تو را بیاموزم. بدان که اینها که تو گفتی همه فرع است واصل در خوردن طعام آن است که لقمه حلال باید و اگر
حرام را صد از اینگونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود.

جنید گفت: جزاک الله خیراً!

و ادامه داد:در سخن گفتن باید دل پاک باشد و نیت درستباشد وگرنه هر عبارت که
بگویی آن وبال تو باشد. پس سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد.

ودر خواب کردناین‌ها که گفتی همه
فرع است؛اصل این است که در وقت خوابیدن در دل تو بغض و کینه و حسدهیچ بشری [دوست، همسر، فرزند، والدین، همکار، ....] نباشد.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
با سلام به وبلاگ من خوش آمدیدن امیدوارم لحظات خوشی رو سپری کرده باشید و هر جا که هستید سالم و سلامت باشید منتظر نظرات شما جهت بهبود وبلاگ هستم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    نظر شما در مورد سایت چطور می باشد ؟
    تیم مورد علاقه شما کدام است ؟
    Page Rank
    اوقات شرعی شهرستان بم
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1349
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 48
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 200
  • آی پی دیروز : 81
  • بازدید امروز : 433
  • باردید دیروز : 361
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 9
  • بازدید هفته : 1,033
  • بازدید ماه : 1,033
  • بازدید سال : 47,238
  • بازدید کلی : 720,306
  • مدیر سایت
    Yahoo Status by RoozGozar.com